به گزارش نیپنا ، در شرایطی که اقتصاد ایران با محدودیتهایی روبهروست، صنعت پتروشیمی همچنان یکی از پیشرانهای پایدار درآمد ارزی کشور باقی مانده است. تأکید اخیر مدیران ارشد این صنعت بر توسعه حضور هدفمند در بازار اوراسیا، نشانهای روشن از تغییر نگاه راهبردی در سیاستهای صادراتی پتروشیمی ایران است؛ تغییری که میتواند معادلات تجارت خارجی کشور را در سالهای آینده دگرگون کند.
بازار اوراسیا در سالهای اخیر، بهویژه پس از تحولات ژئوپلیتیک در شرق اروپا و تغییر مسیرهای تجاری روسیه، به یکی از مهمترین کانونهای بازتوزیع تجارت منطقهای تبدیل شده است. کشورهایی چون روسیه، قزاقستان، بلاروس، ارمنستان و قرقیزستان، نهتنها از نظر جمعیتی و صنعتی بازارهای قابل اتکایی محسوب میشوند، بلکه به دلیل نقش ترانزیتی خود، دسترسی به بازارهای گستردهتری از اروپا تا آسیای شرقی را نیز فراهم میکنند. در چنین شرایطی، ورود هدفمند ایران به این بلوک اقتصادی، دیگر یک انتخاب تاکتیکی نیست، بلکه ضرورتی استراتژیک تلقی میشود.
اجرایی شدن توافق تجارت آزاد ایران و اتحادیه اقتصادی اوراسیا، نقطه عطفی در روابط اقتصادی دو طرف به شمار میرود. کاهش تعرفههای گمرکی، تسهیل مبادلات، حذف بخشی از موانع غیرتعرفهای و ایجاد بسترهای حقوقی پایدار برای تجارت، موجب شده محصولات صنعتی ایران، بهویژه محصولات پتروشیمی، از مزیت رقابتی بیشتری در این بازار برخوردار شوند. در عمل، این توافق توانسته بخشی از هزینههای تحمیلی صادرات را کاهش داده و مسیر حضور شرکتهای ایرانی را هموارتر کند.
صنعت پتروشیمی ایران با ظرفیت اسمی بیش از ۱۰۰ میلیون تن در سال، یکی از بزرگترین صنایع پتروشیمی منطقه محسوب میشود. این صنعت سهمی نزدیک به نیمی از صادرات غیرنفتی کشور را در اختیار دارد و نقشی تعیینکننده در تأمین ارز، اشتغال مستقیم و غیرمستقیم، توسعه مناطق کمتر برخوردار و تکمیل زنجیره ارزش نفت و گاز ایفا میکند. از همین رو، هرگونه تغییر در مسیرهای صادراتی این صنعت، بهطور مستقیم بر شاخصهای کلان اقتصادی اثرگذار است.
طی سالهای اخیر، صادرات پتروشیمی ایران به روسیه و برخی کشورهای اوراسیا مسیر صعودی به خود گرفته است. افزایش صادرات پلیمرها، مواد شیمیایی پایه و برخی محصولات میانی به این کشورها، نشاندهنده ظرفیت بالای بازار اوراسیا برای جذب تولیدات پتروشیمی ایران است. روسیه، بهعنوان بزرگترین اقتصاد این اتحادیه، پس از اعمال تحریمهای گسترده غرب، بیش از گذشته به واردات از کشورهای همسایه و شرکای غیرغربی روی آورده و این موضوع فرصت کمنظیری برای تولیدکنندگان ایرانی ایجاد کرده است.
در کنار روسیه، قزاقستان نیز بهعنوان یکی از مقاصد روبهرشد صادرات پتروشیمی ایران مطرح شده است. توسعه صنایع بستهبندی، ساختمان، خودروسازی و لوازمخانگی در این کشور، تقاضای قابلتوجهی برای محصولات پلیمری ایجاد کرده و ایران میتواند با برنامهریزی دقیق، سهم پایداری از این بازار به دست آورد. افزون بر این، موقعیت ژئوپلیتیک قزاقستان بهعنوان هاب ترانزیتی آسیای میانه، امکان دسترسی غیرمستقیم ایران به دیگر بازارهای منطقه را نیز فراهم میکند.
از سوی دیگر، حضور فعال هلدینگها و شرکتهای پتروشیمی ایران در نمایشگاههای تخصصی بینالمللی حوزه پلیمر و شیمی در روسیه و اوراسیا، نقش مهمی در تثبیت برند «پتروشیمی ایران» در این بازار ایفا کرده است. این حضور صرفاً جنبه تبلیغاتی ندارد، بلکه به بستری برای مذاکرههای تجاری، انتقال فناوری، شناخت نیاز بازار و انعقاد قراردادهای میانمدت و بلندمدت تبدیل شده است.
با این حال، توسعه پایدار صادرات پتروشیمی به اوراسیا بدون چالش نیست. رقابت سنگین با تولیدکنندگان بزرگ منطقهای و فرامنطقهای از جمله چین، ترکیه و حتی شرکتهای داخلی روسیه، فشار مضاعفی بر صادرکنندگان ایرانی وارد میکند. در این رقابت، فاکتورهایی چون کیفیت محصول، ثبات در تأمین، انطباق با استانداردهای فنی، بستهبندی مناسب، شرایط پرداخت و خدمات پس از فروش، نقشی تعیینکنندهتر از صرف قیمت ایفا میکنند.
یکی از جدیترین موانع توسعه صادرات پتروشیمی ایران به اوراسیا، ضعف زیرساختهای حملونقل و لجستیک در مسیر این کشورها است. هزینه بالای نقلوانتقال کالا از مسیرهای زمینی، ریلی و دریایی، نبود ناوگان تخصصی کافی، محدودیتهای بندری و بعضاً بروکراسیهای گمرکی، بخشی از مزیت رقابتی محصولات ایرانی را کاهش میدهد. در بازاری که فاصله جغرافیایی بر قیمت تمامشده تأثیر مستقیم دارد، توسعه کریدورهای ترانزیتی، بهویژه کریدور شمال–جنوب، به یک الزام راهبردی برای صنعت پتروشیمی تبدیل شده است.
چالش دیگر، ساختار صادراتی پتروشیمی ایران است که همچنان سهم بالایی از آن به محصولات پایه اختصاص دارد. این در حالی است که بخش قابلتوجهی از سود واقعی صنعت پتروشیمی در حلقههای پاییندستی زنجیره ارزش نهفته است. حرکت به سمت تولید و صادرات محصولات با ارزش افزوده بالا، نظیر پلیمرهای مهندسی، کامپاندها، مستربچها و مواد شیمیایی تخصصی، میتواند هم سودآوری صادرات را افزایش دهد و هم وابستگی به نوسانات بازار جهانی مواد پایه را کاهش دهد.
نوسان نرخ ارز، قیمت جهانی نفت و گاز، و تحولات بازار انرژی نیز از دیگر ریسکهای ساختاری پیشروی صنعت پتروشیمی محسوب میشود. این متغیرها، برنامهریزیهای بلندمدت صادراتی را با عدم قطعیت مواجه کرده و ضرورت بهرهگیری از ابزارهای نوین مالی، قراردادهای بلندمدت و سازوکارهای پوشش ریسک را دوچندان میکند.
در مجموع، بازار اوراسیا امروز برای صنعت پتروشیمی ایران صرفاً یک بازار جایگزین محسوب نمیشود، بلکه بهتدریج در حال تبدیل شدن به یکی از محورهای اصلی راهبرد صادراتی کشور است. تداوم این مسیر مستلزم هماهنگی سیاستگذاری، ثبات مقررات صادراتی، حمایت هدفمند از تولیدکنندگان، توسعه زیرساختها و تقویت دیپلماسی اقتصادی است. بدون این الزامات، امکان تثبیت جایگاه ایران در این بازار با چالشهای جدی مواجه خواهد شد.
واقعیت آن است که صنعت پتروشیمی ایران اکنون در مقطعی ایستاده که تصمیمهای امروز آن، مسیر سالهای آینده را تعیین میکند. اگر از فرصتهای کمنظیر اوراسیا بهدرستی استفاده شود، این بازار میتواند به یکی از پایههای اصلی صادرات غیرنفتی کشور و یکی از اهرمهای مهم کاهش وابستگی به درآمدهای نفت خام تبدیل شود؛ هدفی که سالهاست در اسناد بالادستی بر آن تأکید شده، اما اکنون بیش از هر زمان دیگری در دسترس قرار گرفته است.